خــداوندا
دست هایم خالی است و دلم غرق آرزو
با قدرت بیکرانت ، یا دست هایم را قوی کن
یا دلم را خالی از آرزو
خــداوندا
دست هایم خالی است و دلم غرق آرزو
با قدرت بیکرانت ، یا دست هایم را قوی کن
یا دلم را خالی از آرزو
میان ماندن و نماند
فاصله تنها یک حرف ساده بود
از قول من
به باران بی امان بگو :
دل اگر دل باشد ،
آب از آسیاب علاقه اش نمی افتد
یکی بود یکی نبود، یه رفیقی تو آسمون با اینکه می دید شلوغِ دور و برش ولی همیشه تنهای تنهای تنها بود .
دلش یکی رو میخواست تا بشینه پای حرفاش، رفیق لحظه هاش ، بگه، بشنوه و پر کنن لحظه هاشونو کنار هم دیگه...
جدایی همیشه دردناکه. فرقی نمیکنه قابل پیش بینی باشه یا نه،
در هر صورت بعد از جدایی، قوانین نانوشته ای هستن که باید بهشون توجه کنی:
.
١.طوری رفتار نکن که انگار حالت خوبه.
تو آسیب دیدی و این کاملاً طبیعیه. هیچ دلیلی برای تظاهر نیست. ماسک رو از روی صورتت بردار و همون طور باش که حس میکنی. اگه باید گریه کنی، گریه کن. لزومی نداره حتما اینکار رو جلوی دیگران بکنی، ولی تو برای اشکهات دلیل داری. برو توی حموم، در رو ببند و بذار اشکها پایین بیان!
.
٢.سعی نکن که دوستش بمونی.
حداقل یه مدت بعد از جدایی. تا وقتی فکر اینکه یه دوست دختر جدید داشته باشه تو رو آزار میده، هر نوع ادامه رابطه باهاش (حتی یه دوستی ساده) برات اشتباهه.
دلشوره ام گرفته مبادا تو با یکی . . .
میمیرم از تصور اینکه تو را یکی . .
هی فکر میکنم که تو داری چه میکنی
ناخن درست میکنی و مو، برای کی
ترجیح میدهم که نخوابم از این به بعد
کابوس دیده ام که بله، بین ما یکی . . .
وقتی که زنگ میزنی آشفته میشوم
من را تو اشتباه گرفتی به جای کی
دست خودم که نیست، عزیزم، خودت ببین
هر وقت پا گذاشته ای هر کجا، یکی . . .
هی حرص و قرص میخورد و دود میشود
هم پای واژه واژه ی این سطرها یکی
مادر ... سلام
نامه ای را که بر روی گلبرگ هایی از دلتنگی نوشتم در سکوتی زیبا آب برد ...
من خدا را نقاشی کردم مادر ...
خدا به شکل بوسه های تو بر پیشانی من بود ...
مادر، من از آن آخرین بدرقه ات تا پشت دیوار بیکسی نوشتم و بغض کردم ...
مادر ... در اینسوی بیخوابی ...
من هر شب پر نورترین ستاره را تو میبینم ...
شنیده ام کوله بار دوران کودکی مرا سنگ صبور خویش کرده ای مادر ...
من هم در آن آیینه که دادی یادگاری ...
در آن هر شب تصویری از تبسم تورا میبینم ...
مادر ... ای زیباترین احساس ...
قشنگترین بنفشه ...
ستاره ام را چندیست گم کرده ام .
متنی زیبا و احساسی و عاشقانه که مخصوص پدر و مادر هاست
که مطمئنا با خواندن آن تحت تاثیر قرار می گیرید.
وقتی اس ام اسی از مادرم می رسد غمگین میشوم؛ از شکل اس ام اس دادنش حتی.
چشمهایش را ریز میکند و دکمه ها را سخت میفشارد
اس ام اس هایش همیشه جا افتادگی دارند.
وای، باران؛
باران؛
شیشه پنجره را باران شست .
از اهل دل من اما،
- چه کسی نقش تو را خواهد شست ؟
آسمان سربی رنگ،
من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ .
می پرد مرغ نگاهم تا دور،
وای، باران،
باران،
پر مرغان نگاهم را شست .
به یــادگــار سـاعـتـی بر دسـتت بسته ام ...
که یادت نرود !
چقدر زمآن باید بگذرد ...
تا یکی مثل مــن ...
دوباره عــاشق یکی مثل تــو شود ...
یعنی می شود روزی بیایی،
آرام دستانم را بگیری
و
با بوسه ای سد کنی هزار بغض نشکسته ام
و
زمین و زمان را دوباره به خنده هایم آشنا کنی؟
یعنی می شود بیایی
در شب های دلگیری
مرا به بهشت زیبای آغوشت مهمان کنی
و این بنده نوازی زیبای تو مصادف شود با
جان دادن دوباره من در آغوشت ؟
یعنی می شود روزی بیایی و فقط باشی
اینجا،
در کنارم ؟
یعنی می شود ... ؟
یه روزی میاد که اینترنت سریع شده،
بی فیلتر شده،
و تو با لبخندی خاکی از رضایت
از تو قاب عکس رو طاقچه
به نوهات که تبلت دستشه لبخند میزنی