دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

عبدی جلالوندی
دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

مطالب این وبلاگ، مطالبی است که خالصانه و ساده و بی ریا، از اعماق قلبم بیرون می آید .
و امیدوارم که صادقانه، در گوشه ای از دل شما جا بگیرد .
متشکرم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
پیوندها

۱۶۹۴ مطلب با موضوع «کتاب الکترونیکی» ثبت شده است

۲۰
آذر


تفاوت صیغه و ازدواج استقراضی

برخی می پندارند ازدواج استقراضی میان زرتشتیان همان صیغه در اسلام است. تفاوت میان این دو نوع ازدواج:

یک) در صیغه، رضایت زن شرط است اما در ازدواج استقراضی رضایت شوهر اول شرط است و او زنش را به هرکس خواست برای مدتی معین، می سپارد و نیازی به رضایت خود زن نیست.

دو) بچه ای که از طریق صیغه بوجود می آید، به مردی تعلق دارد که از نطفه ی او پدید آمده اما در ازدواج استقراضی، برای شوهر اول است هرچند نطفه از او نیست.

سه) بچه ی صیغه مثل بچه های دیگر است اما در استقراضی، حکم برده و نیروی کار برای مرد اول دارد.

چهار) در ازدواج استقراضی، هرگاه شوهر اول بخواهد می تواند زن و فرزندانی را که با این ازدواج بوجود آمده اند، پس بگیرد. اما در صیغه، شوهر قبل چنین اختیاری ندارد.

پنج) در استقراضی، هنوز اختیاراتی برای شوهر اول، محفوظ است اما در صیغه، شوهر یا شوهران قبل که زن از آنها جدا شده، کلا فراموش می شوند و مانند مردان غریبه خواهند بود.

  • عبدی
۲۰
آذر

نقل ازدواج بهمن با دخترش پیش از شاهنامه

فردوسی (درگذشت ۴۱۱ ق) در شاهنامه قضیه ی ازدواج بهمن با دخترش هما را نقل کرده است اما برخی می خواهند آن را طوری تفسیر کنند که ازدواجی در کار نبوده اما دینوری (درگذشت ۲۸۲ ق) پیش از فردوسی، این قضیه را نقل کرده و تصریح به ازدواج می کند:

«قالوا: و قد کان بهمن دخل فی دین بنى إسرائیل، فرفضه أخیرا، و رجع الى المجوسیه، و تزوج ابنته خمانى و کانت اجمل اهل عصرها، فادرکه الموت و هی حامل منه، فامر بالتاج فوضع على بطنها، و اوعز الى عظماء اهل المملکه ان ینقادوا لأمرها حتى تضع ما فی بطنها، فان کان غلاما أقروا الملک فی یدها الى ان یشب و یدرک، و یبلغ ثلاثین سنه، فیسلم له الملک.» (الاخبار الطوال، ابو حنیفه دینورى‏ (درگذشت ۲۸۲ ق‏، تحقیق: عبد المنعم عامر و جمال الدین شیال‏، قم، منشورات الرضى‏، چاپ ۱۳۶۸ ش، ص ۲۷)

«گویند: بهمن در آغاز یهودى شده بود و در پایان، آن آیین را رها کرد و به مجوسى بازگشت و با دختر خود خمانى که زیباترین زن روزگارش بود ازدواج کرد و چون مرگ او فرارسید خمانى از او باردار بود، بهمن دستور داد تاج شاهى را بر شکم او نهادند و به‏ بزرگان کشور دستور داد فرمانبردارش باشند تا فرزندش را بزاید و اگر پسر بود همچنان پادشاهى بر دست خمانى باشد تا فرزندش بزرگ و کار آمد شود و چون سى ساله شد پادشاهى را به او بسپرند.»

(ترجمه اخبار الطوال، مترجم: محمود مهدوى دامغانى‏، تهران، نشر نى‏، چاپ چهارم، ۱۳۸۳ ش، ص ۵۱ ـ ۵۲)

  • عبدی
۲۰
آذر


دشواری حجاب در ایران باستان


پیش از اسلام، حجاب در ایران وجود داشته و قرائنی نشان می دهد که سختگیرانه تر از اسلام بوده. بنابر این از جهاتی می توان اسلام را نجاتبخش زنان از آن دشواری ها دانست.

سخن ویل دورانت
ویل دورانت درباره حجاب زنان ایران می نویسد: «در نقش هایی که از ایران باستان برجای مانده هیچ صورت زن دیده نمی شود.» (تاریخ تمدن، ج۱، ص۴۳۴)

گواهی شاهنامه
چنین گفت شیرین که اى مهتران
جهان گشته و کار دیده سران

بسه چیز باشد زنان را بهى
که باشند زیباى گاه مهى

یکى آنک با شرم و با خواستست
که جفتش بدو خانه آراستست

دگر آنک فرخ پسر زاید او
ز شوى خجسته بیفزاید او

سه دیگر که بالا و رویش بود
بپوشیدگى نیز مویش بود

بدانگه که من جفت خسرو بدم
به پیوستگى در جهان نو بدم

  • عبدی
۲۰
آذر

شوهر مالک زن! / از نظر منابع زرتشتی، مجازات تجاوزکننده به زن، بخاطر بی حرمتی به زن نیست بخاطر تصرف در مال شوهر است!

کتاب های زرتشتی نشان می دهند زن در ملکیت شوهر بوده و مجازات تجاوزکار به زن برای حرمت زن نبوده بلکه چون ملک شوهر او غصب شده، تنبیه صورت می گرفته است. برای همین، اگر کسی دختری بی سرپرست را مورد تجاوز قرار می داد تنبیه نمی شد!

پژوهشگر برجسته هاشم رضی در ترجمه و شرح وندیداد می نویسد:

«… زنا و نزدیکی با زن شوهردار، از گناهان کبیره است و مرگ ارزانی (اعدام) در پی دارد. این چنین احکامی در جامعه زمان ساسانی، که اساس نظم اجتماعی بر پایه اصل نظام طبقاتی و نظام سرمایه داری و مالکیت فردی استوار بود، طبیعی است، چون زنی که شوهر دارد، در مالکیت خصوصی فردی است و تجاوز به چنین زنی، تجاوز به دارایی کسی و فراتر رفتن از نظام مالکیت است نه که بی حرمتی به خود زن.

اما دخترانی که تحت سرپرستی و قیمومت نبودند، اگر مورد تجاوز واقع شده و آبستن می شدند، نباید شرمگین باشند از عمل خود و برای متجاوز نیز هیچ مجازات و حد شرعی و عرفی نیست.» (ترجمه و شرح وندیداد، هاشم رضی، ج ۳، ص ۱۴۹۴)

یادآوری:

در اسلام متجاوز به زن مجازات می شود و ربطی به شوهر او ندارد. بنابراین فرقی ندارد که زن شوهر داشته باشد یا نداشته باشد و چه زن از طبقه ی مرفه باشد یا از طبقه پایین، چه شوهر شکایت کند یا نکند.

وندیدادوندیداد

  • عبدی
۲۰
آذر

نگاه آریایی ها به زن / زنان زاده ی اهریمن، آفرینش زن برای زادن مرد، زن نوعی کالا، تعدد زوجات در اختیار اشراف، قرض و اجاره ی زن و…

باستان پژوه دکتر محمود رضا افتخارزاده نگاه ایرانیان در باستان را مورد بررسی قرار داده است. آنچه ایشان در انتقاد از این نگاه، ذکر کرده، می آوریم. با تشکر از دوست فرزانه استاد محمد هادی خالقی که کتاب دکتر افتخارزاده را در اختیار قرار داد.

[ترجیح جنس نر بر ماده و ستم به زن]

«در اندیشه آریایی اصالت با نرینگی بود. در عرصه عقاید، این خدایان نر بودند که تعیین سرنوشت می کردند. هر چند که در میان گروه پروردگاران آریایی چند خدای ماده نیز حضور داشتند.


در جامعه آریایی زن یار و همکار مرد بود و مسئولیت نگهداری آتش خانه و پرورش فرزندان و رسیدگی به امور گله و رمه و پختن غذا با او بود، در عین حال مورد ستم و تجاوز و تحقیر قرار داشت.

این ستم از سوی اشراف و روحانیت آریایی بر زنان روا می رفت: "آنان آشکارا زنان و دختران را از رعایا می ربودند یا به زور می گرفتند و به کامجویی و هرزگی می پرداختند."[1]…

[حکمت آفرینش زن]ایران آیین و فرهنگ

  • عبدی
۲۰
آذر

زرتشتیان نه تنها با محارم ازدواج می کردند بلکه چنین ازدواجی را مقدس می شمردند. هاشم رضی با استناد به منابع کهن زرتشتی، توضیح داده است که هرکس مانع ازدواج خواهر و برادر شود، حکم او اعدام است و در قیامت برای همیشه در جهنم خواهد ماند. هرگاه کسی محکوم به اعدام می شد، با ازدواج با خواهر خود (و اگر زن بود با ازدواج با برادر خود) از مجازات مرگ بخشیده می‌شد. این حکایت از قداست این ازدواج داشت.

وی می نویسد:

«حکم و فتوای شرعی در مورد کسی که خویدوده یا ازدواج مقدس را میان خواهر و برادر بر هم زند و دختری را که باید به ازدواج برادر خود در آید، به عقد در آورد، حکم شرعی در باره اش همان حکم و حد شرعی زن ربایی است که حد و مجازاتش مرگ و اعدام است و در جهان پسین، روان چنین کسی هیچ گاه به بهشت اندر نمی شود و گناهش غیر قابل بخشایش است.
به کرات در احکام دینی، این حکم ابرام و تأکید شده است که کسی که مانع انجام خویدوده شود، در این جهان مرگ ارزان (= محکوم به مرگ) و در آن جهان مخلّد در دوزخ است و از جمله گناهان کبیره ی غیر قابل بخشایش است.

  • عبدی
۲۰
آذر

براساس قوانین هر دین و کشوری، همه ی کارها جایز است مگر آن دین یا قانون کشور، کاری را تحریم کند.

چنانکه امام صادق(ع) فرمود: «کل شیء لک حلال حتی تعلم أنه حرام؛ همه چیز برایت حلال است مگر بدانی حرام است

در اسلام
اگر اسلام ازدواج با محارم را تحریم نکرده بود، امروز دیگران می توانستند به مسلمانان ایراد بگیرند که ازدواج با محارم جایز است. اما در قرآن کریم می خوانیم:


حُرِّمَتْ عَلَیْکُمْ أُمَّهاتُکُمْ وَ بَناتُکُمْ وَ أَخَواتُکُمْ وَ عَمَّاتُکُمْ وَ خالاتُکُمْ وَ بَناتُ الْأَخِ وَ بَناتُ الْأُخْتِ وَ أُمَّهاتُکُمُ اللاَّتِی أَرْضَعْنَکُمْ وَ أَخَواتُکُمْ مِنَ الرَّضاعَهِ وَ أُمَّهاتُ نِسائِکُمْ وَ… (نساء، آیه ۲۳)


حرام شده است بر شما مادرانتان و دختران و خواهران و عمه‏ها و خاله‏ها و دختران برادر و دختران خواهر شما و مادرانى که شما را شیر داده ‏اند و خواهران رضاعى شما و مادران همسر و …

  • عبدی
۲۰
آذر

دینکرد از کتاب های معروف زرتشتی در قرن های نهم و دهم میلادی است. یک فصل کامل از کتاب سوم دینکرد (از ص ۱۴۱ تا ص ۱۵۰) به ازدواج با محارم اختصاص دارد. بخشی از عبارت آن را می آوریم:
«از بهر اینکه آن پیونددهی >نرها و ماده ها< به گونه ای گسترده به درست تر کردن >نژادها< بیانجامد، مردمانی را که از یک نژادند وا می دارد با خویشان همخون پیوند >زناشویی< بندند و خویشان همخون با خویشان طبقه ی اول و هرچه نزدیک تر، پیوند بندند.


من (= من هیربد) بویژه سه گونه همپیوندی >از گونه ی خویدوده< را در نظر گرفته ام که اینانند:
۱.    همپیوندی پدر با دختر؛
۲.    همپیوندی پسر با مادر؛
۳.    و همپیوندی برادر با خواهر.

… خویدودهی «برادر ـ خواهر» نسبت به آنچه که از ایشان زاییده می شود چهار لایه پیوند دوستی >تو ـ در ـ تو< در بر دارد:

  • عبدی
۲۰
آذر


وی در مورد ازدواج زرتشتی ها با محارم چنین می نویسد:
«وهرام چوبین خواهر خود گردیگ (گردیه) را گرفت و مهران گشنسپ نیز پیش از گرویدن به کیش نصاری، بنابر عادت ناشایست و ناپاکی که این گمراهان آن را قانونی و به حق می پندارند، خواهرش را عقد کرده بود. (هوفمان، ص ۹۵)

به طریق ماربها همعصر انوشیروان در کتاب حقوق سریانی که راجع به ازدواج است، گوید:

"عدالت خاصه پرستندگان اوهرمزد به نحوی جاری می شود، که مرد مجاز است با مادر و دختر و خواهر خود مزاوجت کند"؛ و مثالهایی آورده است، که زردشتیان برای تأیید و تقدیس این امر روایت می کرده اند. (زاخو، کتب حقوقی سریانی، ج ۳، ص ۲۶۵)

با وجود اسناد معتبری که در منابع زردشتی و کتب بیگانگان معاصر عهد ساسانی دیده می شود، کوششی که بعضی از پارسیان جدید برای انکار این عمل، یعنی وصلت با اقارب می کنند، بی اساس و سبکسرانه است….

باید دانست که ازدواج با اقارب به هیچ وجه زنا محسوب نمی شده، بلکه عمل ثوابی بوده، که از لحاظ دینی اجری عظیم داشته است. محتمل است، که قول هیون تسیانگ چینی در اوایل قرن هفتم میلادی «5»، که گوید ازدواج ایرانیان عصر او بسیار آشفته است (بیل، آثار بودایی عالم غربی، ج ۲، ص ۲۷۸)، ناظر بهمین رسم باشد «6»

منبع:
ایران در زمان ساسانیان، آرتور کریستن سن (درگذشت ۱۹۴۵ م)، ترجمه: رشید یاسمی‏، تهران، دنیای کتاب‏، چاپ ششم، ۱۳۶۸ ش، ص ۴۳۴ ـ ۴۳۵.

  • عبدی
۲۰
آذر

برگرفته از سخن هاشم رضی

زرتشتی پژوه برجسته هاشم رضی در دانشنامه ایران باستان، ذیل عنوان «خوئت. ودثه / ازدواج مقدس با محارم» با استناد به منابع کهن زرتشتی توضیح گسترده و ارزشمند در این زمینه ارائه کرده است.

از میان مطالبی که حکایت از ثواب و فضیلت ازدواج با محارم دارد، چند مورد را در اینجا می آورم:

ـ کسی که به مدت یک سال مادر یا دختر یا خواهر یا محرم درجه اول خود را به همسری برگزیند، مانند آن است که یک سوم همه ی این جهان را با آب و گیاه و غله به مرد پرهیزکار صدقه داده باشد.

ـ اگر محرم او دو سال همسرش باشد، مانند آن است که دو سوم این جهان را با آب و گیاه و غله  به مرد پرهیزکار صدقه داده باشد.

ـ اگر به مدت سه سال با محرم خود ازدواج کند، گویا همه ی این جهان را با آب و گیاه و هرچه در آن است به عنوان صدقه به مرد پرهیزکار داده باشد.

ـ اگر محرم خود را چهار سال به زنی داشته باشد و یَشت کرده باشد، روانش به گَرودمان رود اما اگر یشت نکرده باشد روانش به بهشت رود.

  • عبدی
۲۰
آذر

نارضایتی علی(ع) از ازدواج عمر با ام کلثوم


براساس گواهی برخی منابع کهن، عمر با ام کلثوم ـ دختر امام علی(ع) ـ ازدواج کرد. برخی این ازدواج را نشانه آن دانسته اند که عمر مورد تأیید حضرت علی بوده و با هم صمیمیت داشته اند.
قضیه  این ازدواج در منابع متعدد کهن و معتبر آمده اما چنین ازدواجی با رضایت امام علی صورت نگرفت.

به دو روایت توجه کنیم:

ـ هنگامی که عمر برای خواستگاری از ام کلثوم به امام علی(ع) مراجعه کرد، حضرت به او فرمود: او بچه است.

عمر با عباس ملاقات کرد و گفت: من چه ایرادی دارم؟

عباس: چی شده؟

عمر: برای خواستگاری سراغ برادرزاده ات رفتم اما مرا رد کرد. به خدا قسم، چشمه زمزم را پر خواهم کرد.

هیچ کرامتی برای شما خاندان باقی نخواهم گذاشت (آبرویتان را می برم).

دو شاهد می گیرم که علی دزدی کرده و دستش را قطع خواهم کرد.

عباس نزد امام علی(ع) رفت و قضیه را تعریف کرد. از حضرت خواست که تصمیم در این باره را به او وا گذارد و حضرت چنین کرد. (کافی، ج ۵، ص ۳۴۶، ح ۲)

عصبانیت عمر نشان می دهد اینکه امام صحبت از کوچکی ام کلثوم را پیش می کشد، بهانه ای بیش نبوده و در واقع دست رد به او زده و چنین ازدواجهایی مرسوم بوده که عصبانیت عمر را در پی داشته است.

ـ امام صادق(ع) در مورد ازدواج ام کلثوم فرمود: او ناموسی است که از ما غصب کردند. (کافی، ج ۵، ص ۳۴۶، ح ۱)

این سخن امام صادق نیز نارضایتی از آن ازدواج را نشان می دهد.

برخی صاحب نظران، وقوع چنین ازدواجی را از اساس رد کرده اند.

  • عبدی
۲۰
آذر

ای؟

ازدواج استقراضی یا ازدواج اجاره ای؟

ازدواج استقراضی در عصر ساسانیان به این صورت بوده که مردی زن خود را در مدتی معین به همسری مردی دیگر در می آورد و رضایت زن اهمیت نداشت.

در نام گذاری چنین ازدواجی به «ازدواج استقراضی» کم‌دقتی به نظر می‌رسد؛ زیرا قرض در جایی است که منفعتی به مالک اصلی مال نمی رسد و قرض گیرنده عین همان مال را بر نمی گرداند بلکه پس از مصرف، مشابه آن را می دهد؛ مثلاً یک نان را از کسی قرض می گیرد و پس از استفاده مانند آن را به مالک اول برمی گرداند. اما در ازدواج استقراضی منفعتی به شوهر اول می رسد و همان زن (نه زن دیگر) به شوهر اول باز گردانده می شود. بهتر است چنین ازدواجی به «ازدواج اجاره ای» نام گذاری شود.

  • عبدی
۲۰
آذر

کریستین بارتلمه از خاورشناسان مشهور آلمانى و متخصّص زبان شناسى تطبیقى و استاد زبانهاى آریایى و سانسکریت در ۲۱ ژانویه ۱۸۵۵ در فورشت از شهرهاى آلمان متولد شده، و پس از هفتاد سال عمر در ۱۹۲۵ بدرود زندگى گفته است. بارتلمه پس از پایان تحصیلات مقدماتى و متوسطه در دانشگاه مونیخ وارد شده، و پس از پایان دوره فقه اللغه السنۀ سامى در ۱۸۷۷ به درجۀ دکترا نایل گردیده است.

  • عبدی
۲۰
آذر

 

ازدواج استقراضی میان زرتشتیان (قرض دادن زن خود به مرد دیگر)

از رفتارهای زشت زرتشتیان در عصر ساسانی ـ که متأسفانه برخی ناآگاهان آرزوی بازگشت آن روزگار را دارند ـ قرض دادن زن خود به مردی دیگر و به عبارت دیگر ازدواج استقراضی بوده است.
خلاصه ازدواج استقراضی چنین است که مرد 
حتی بدون اجازه زن خود، می توانست او را به ازدواج مردی دیگر در مدتی معین در آورد. فرزندانی که به وجود می آمدند به شوهر اول تعلق داشت (هرچند از نطقه ی مرد دوم بود) و به عنوان نیروی کار و برده به این فرزندان نگاه می کردند و شوهر اول گاه آنها را می فروخت.

در متن های حقوقی زمان ساسانیان، به ویژه «ماتیکان هزار داتستان» در مورد ازدواج استقراضی به تفصیل سخن گفته شده. وندیداد فرگردهای چهارم و پانزدهم به صورت مختصر در این مورد سخن گفته است. در «دینکرد و روایت پهلوی» نیز به اشارات مفصل تری بر می خوریم. (وندیداد، هاشم رضی، ج ۱، ص ۵۰۸، شرح)

هاشم رضی در کتاب «وندیداد» در شرح فرگرد ۴، صفحه ۵۰۷ ـ ۵۰۸ چنین می نویسد:

در «ماتیکان هزار داتستان» یا هزار ماده ی قانونی مطالب بسیاری در باره ی زنان، ازواج، واگذاری زنان یا ازدواج استقراضی آمده است. یک مرد حتی می توانست علی رغم میل و رضایت پادشاه زن خود، او را به اشخاص تنگدستی که نیاز به زن داشتند، برای مدت معینی واگذار کند.

  • عبدی
۱۹
آذر

پرسش :

حدیث های متواتر از همه حدیث های دیگر معتبرترند اما میزان اعتبارشان یکسان نیست. مثلا حدیثی که دویست راوی دارد معتبرتر از حدیثی است که بیست نفر نقل کرده اند با اینکه هردو متواترند.چند حدیث را ذکر کنید که بالاترین درجه اعتبار را دارند.

پاسخ :


الف) پس از درگذشت پیامبر اسلام(ص) تا صد سال نگارش احادیث آن حضرت را ممنوع کردند به بهانه ی اینکه ممکن است با وجود آن سخنان، قرآن فراموش شود.
ب) از آنجا که حکومت اسلامی پس از ارتحال رسول اکرم به انحراف کشیده شد، حاکمان کشور اسلامی همواره بغض و کینه ی امام علی(ع) را در سینه داشتند و حتی تا چند دهه بعد از شهادت حضرت، او را علنی بر منابر لعن می کردند! بخش اصلی نویسندگان در قرون اولیه ی اسلام وابسته به دربار بودند.
حجت الاسلام والمسلمین محمد جواد محمودی حدود بیست و پنج سال است که کار او تقریبا منحصر در تحقیق احادیث است، اعم از حدیثهای شیعه و سنی. او هم در متن حدیثها کار می کند و هم در زنجیره ی سند آنها. برخی کتابهای او بعنوان کتاب سال شناخته شده و اکنون در گروه تدوین «موسوعه الامامه فی نصوص اهل السنه» مشغول تحقیق در منابع حدیثی اهل سنت است و تاکنون بیست جلد از این کتاب نشر یافته است.
چند روز پیش، به ایشان گفتم: با توجه به سابقه شما در پژوهش در احادیث، بدون در نظر گرفتن موضوع آنها و اینکه از شیعه رسیده یا اهل سنت، اگر بخواهید پنج حدیث را بعنوان معتبرترین احادیث معرفی کنید، کدامند؟ به عبارت دیگر اگر تمام حدیثها را به ترتیب روی هم بریزیم، پنج حدیثی که در قله قرار می گیرند کدامند؟

پنج حدیثی را بعنوان پرسندترین و معتبرترین احادیث معرفی کرد که اولا از پیامبر اکرم(ص) است و ثانیا همگی در فضیلت امام علی(ع) می باشند.

آن حدیث ها عبارتند از:

حدیث غدیر

مَن کُنتُ مَولاهُ فَهذا عَلِیٌّ مَولاه‏.

هرکه من مولای اویم پس علی مولای اوست.

حدیث ثقلین

إنّى تارِکٌ فیکُمُ الثَّقَلَینِ، ما إن تَمَسَّکتُم بِهِما لَن تَضِلّوا: کِتابَ اللّهِ وَ عِترَتی أهلَ بَیتى، فَإِنَّهُما لَن یَفتَرِقا حَتّى یَرِدا عَلَىَّ الحَوضَ.

من در میان شما دو چیز گران بها به یادگار مى گذارم، که اگر به آن دو چنگ بزنید، هرگز گمراه نمى شوید: کتاب خدا و عترتم، [یعنى‏] دودمانم. این دو از هم جدا نمى شوند تا در کنار حوض [کوثر] بر من وارد شوند.

حدیث منزلت

أنتَ مِنِّی بِمَنزِلَهِ هارونَ مِن موسى، إلَّا أنَّهُ لا نَبِیَّ بَعدی.

پیامبر اکرم خطاب به امام علی فرمود: تو براى من، به منزله ی هارون براى موسى هستى، جز آن که پس از من، پیامبرى نیست.

حدیث سد الابواب

در زمان سکونت پیامبر در مدینه، برخی اصحاب هرکدام دری از خانه ی خود به داخل مسجد مدینه باز کرده بودند تا اینکه پیامبر(ص) چنین دستور داد:

سُدّوا أبوابَ المَسجِدِ غَیرَ بابِ عَلِیٍّ.

درهاى مسجد، بجز در خانه‏ ی على را ببندید.

ناحق بودن قاتلان عمار

یا عَمّارُ، تَقتُلُکَ الفِئَهُ الباغِیَهُ، وأنتَ إذ ذاکَ مَعَ الحَقِّ وَالحَقُّ مَعَکَ، یا عَمّارَ بنَ یاسِرٍ، إن رَأَیتَ عَلِیّا قَد سَلَکَ وادِیا وسَلَکَ النّاسُ وادِیا غَیرَهُ فَاسلُک مَعَ عَلِیٍّ؛ فَإِنَّهُ لَن یُدلِیَکَ فی رَدىً، ولَن یُخرِجَکَ مِن هُدىً.

اى عمّار! تو را گروهک متجاوز خواهند کشت و در آن هنگام، تو با حق هستى و حق با توست. اى عمّار بن یاسر! اگر دیدى على راهى را مى‏پیماید و مردم راهى دیگر را مى‏پیمایند، همراهِ على باش، که او هرگز تو را به بیراهه نخواهد بُرد و از مسیر هدایت، بیرون نخواهد کرد.

(سرانجام عمار در رکاب امام علی در جنگ صفین به شهادت رسید.)

  • عبدی