از اشغال تا آزادسازی؛ آزاد سازی؛ شرح عملیات؛ بازتاب پیروزی
حجم کلی فایل : 6.4MB
جلد های دیگر کتاب (5 جلد)
از اشغال تا آزادسازی؛ آزاد سازی؛ شرح عملیات؛ بازتاب پیروزی
حجم کلی فایل : 6.4MB
جلد های دیگر کتاب (5 جلد)
الف) قَذَفَ رَجُلٌ رَجُلاً مَجُوسِیّاً عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّه ع فَقَالَ مَه فَقَالَ الرَّجُلُ إِنَّه یَنْکِحُ أُمَّه أَوْ أُخْتَه فَقَالَ ذَلِکَ عِنْدَهُمْ نِکَاحٌ فِی دِینِهِمْ .
شخصی در حضور امام صادق(ع) به مردی زرتشتی نسبت زنا داد.
امام فرمود: ساکت شو. گفت: او با مادر یا خواهرش ازدواج می کند. امام(ع) فرمود: اینگونه ازدواج در دین آنها جایز است.
(کافی، ج ۵، ص ۵۷۴)
ب) عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْحَذَّاءِ قَالَ کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّه ع فَسَأَلَنِی رَجُلٌ مَا فَعَلَ غَرِیمُکَ قُلْتُ ذَاکَ ابْنُ الْفَاعِلَهِ فَنَظَرَ إِلَیَّ أَبُو عَبْدِ اللَّه ع نَظَراً شَدِیداً قَالَ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنَّه مَجُوسِیٌّ أُمُّه أُخْتُه فَقَالَ أولَیْسَ ذَلِکَ فِی دِینِهِمْ نِکَاحاً
ابوالحسن حذاء می گوید: نزد امام صادق(ع) بودم که مردی از من پرسید: بدهکارت چه کرد؟ گفتم: او پسر زن بدکاره است.
امام با تندی به من نگریست. گفتم: فدایت شوم، او زرتشتی است و مادرش خواهر اوست. (پدر او با دخترش ازدواج کرده و در نتیجه مادر این شخص، خواهرش هم هست).
امام فرمود: آیا اینگونه ازدواج در دین آنها وجود ندارد؟
(کافی، ج ۷، ص ۲۴۰)
عناوین اصلی کتاب شامل:
در جواب مکتوب جناب آقا میرزا اسدالله
بشاراتی که به ظهور نرسیده
یکی از روشهای تبلیغ مبلغین بهائی
کشف حجاب قره العین
حق السکوت در بهائیت
خاطره ای از فرهاد میرزا
ادعای الوهیت
گفتار متناقض بهاء
عکس العمل شیخ انصاری نسبت به مجلس بهائیت
ترور ناصرالدین شاه
کشته شدن طرفداران بهاء به دستور ناصرالدین شاه
مناظره علما با علی محمد و حکم ایشان در مورد او؛ بازگشت از بهائیت
نیرنگهای سران بهائیت
نامه شماره 760
دینی که سبب اختلاف گردد عدمش بهتر است
شهادت بهاء بر خدایی باب
الوهیت عباس افندی؛ پیغمبری در قزوین
سفر عباس افندی به آمریکا؛ از معجزات بهاء؛ تقیه یا نفاق عبدالبهاء؛ فساد مالی سران بهائیت؛ مکتوبی از شرکت نونهالان طهران؛ جلسات بهائیان؛ سخافت استدلالات بهائیان؛ تاباجا؛ چند استفتاء از علماء در دفع شبهات بهائیه؛ هجویات مبلغ بهائی متخلص به (سلسبیل)
حجم فایل : 474KB
عدد چهل از گذشتههای دور جایگاه ویژهای در فرهنگ ما داشته است. ایرانیان باستان زمستان را به دو بخش چهل روزه تقسیم کردهاند: «چلهی بزرگ» و «چلهی کوچک». شب آخر آذر از آن جهت چله نامیده شده است که آغاز چلهی بزرگ و آمدن سرمای زمستان را هشدار میدهد. درست چهل روز بعد از شب چله، جشن سده به پایان رسیدن چلهی بزرگ زمستان را ندا میدهد. در چهل روز دوم سرمای زمستان کمتر است و آسیب کمتری میرساند و از آن جهت آن را چلهی کوچک مینامند.