۱۷
اسفند
وقتی کسی زمین بخورد درد می کشد
هر کس نفس زنان بدوَد درد می کشد
او هم شبیه مادر سادات فاطمه
از ضربه های دست و لگد درد می کشد
با دست سفت و سخت ، کسی هم بیاید و
سیلی به صورتش بزند درد می کشد
بر ساحت مقدس زهرای مرتضی
وقتی جسارتی بشود درد می کشد
با یاد معجری که به آتش کشیده شد
آقا بدون حد و عدد درد می کشد
با دیدن بقیع ، بگویم برایتان
حتی درون قبر و لحد درد می کشد
***جعفر ابوالفتحی***
به جای شیر، تیر نوش کرده بود اصغرت
و بعد تیر و تیغ و نیزه میزدند بر سرت
کنار درک غربتت هزار سال سوختم
چقدر زخم تشنه مانده است روی پیکرت
سر حسین تشنه لب هنوز روی نیزههاست
زمانه! خاک بر سرم، زمانه ! خاک بر سرت
.